در ژانویه 1994 زلزله ای در آمریکا باعث شد مردم برق خودشون رو از دست بدن. قطعی برق منجر به ترس و دلهره مردم شد. مردم از دیدن 2 تصویر ترسیده بودن.
قطعی برق باعث شده بود دوربین های مداربسته و سیستم های امنیتی دیگه کار نکنن و همین شرایط رو برای دزدی و غارت مهیا کرده بود. دیدن صحنههای دزدی و غارت و حتی انتقام گردفتنها باعث ترس شدید مردم شده بود؛ اما مردم از دیدن یک تصویر دیگه هم ترسیده بودن. مردم دیگه فراموش کرده بودن که تو آسمون ستاره وجود داره و از دیدن اونها واقعاً ترسیده بودن. توی این پرونده ویژه میخاییم در رابطه با شب های روشنی که مدرنیته برای ما ساخته صحبت کنیم.
مهمترین مشکل نورانی بودن شبها، 2 تا مسئله است، اول به هم ریختن برنامه خواب طبیعی انسان و دوم تاثیرمخرب در محیط زیست جانوران و درختان.
شعاری که طرفداران مدرنیته مطرح میکردند، این بود که خواب برای انسان های غار نشین بود، انسان مدرن باید روزی 3 ساعت بخوابد.
و خب طبیعی است که این چنین صحبت هایی برای اهداف تجاری است بیشتر تا برای سعادت بشر.
اگر در گذشته کارخانهها با یکدیگر رقابت جدی داشتند، بعد از انقلاب صنعتی، رقیب اصلی همه سرمایه داران، نه کارخانه های رقیب، بلکه خواب انسان است. اما سرمایه داران به فکر راه اندازی صنعت شبانه بودند تا اجازه فرار به مشتری ندهند. برنامههایی چیدند تا از شبهای ما هم کسب درآمد کنند.
روندی که مدرنیته برای انسانها در نظر گرفته اینطور خلاصه میشود: روزها از صبح زود باید حرکت کنید و به محل کار بروید تا برای سرمایه داران کار کنید و البته خودتان هم اندک درآمدی کسب کنید. و شبها همان مقدار اندک درآمد خود را به سرمایه گذاران صنعت تفریح و سرگرمی بدهید تا نیازتان به تفریح جبران شود و در نیمه شب ما بقی پولتان را به صنعت خواب بدهید تا بتوانید با خرید اقلامی مثل قرص خواب و تشک خواب بتوانید اقدام به خواب کنید. و از آنجا که شب را خوب استراحت نکردید، اول صبح آخرین اسکناس را هم خرج قهوه کنید تا از خماری خارج شوید و دوباره این چرخه را ادامه دهید.
ادامه دارد.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.